روز بردگی

آخرین فعالیت‌های روز بردگی

درباره روز بردگی

روز بردگی

یکتا طهماسبی پور

عیبی نداره

سه شنبه بیستم خرداد ۱۴۰۴
21:51

من ادم حسودی نیستم

ولی به شدت کمالگرام

همین باعث میشه حس کنم حسودم

نتایج م 2 میاد امروز فردا

مهدیه دوتا المپیاد قبول شده

خوشحال براش

دختر تلاشگریه

برای خودم ناراحتم

ولی گاهی به این فکر میکنم اگه این باخت رو تجربه نمیکردم شاید هیچ نتیجه ای نمیگرفتم

یه سال وقت دارم

تا اوضاعم رو خوب کنم

یکتا

اینا درس رندگیه

ازشون به خوبی بگذر و درسشونو یاد بگیر

زندگی همینه

اشتباهاتتو تکرار نکن

و قبول شو

یکتا طهماسبی پور

رفتن و آمدن

شنبه هفدهم خرداد ۱۴۰۴
1:49

گاهی به این فکر میکنم

زندگی عجیبه

یه سری ادمیم

میایم میزنیم سر و کله هم

دل همو میشکونیم

بعد به بهانه ای که ببین من خیلی گذشت کردم ولی حقمو خیلی جاها خوردن میشیم یه ادم خودخواه

به دنیا میایم نا خواسته

تو بچگی نه اسممون نه خانوادمونو انتخاب نمیکنیم

یکی تو خانواده یه میلیاردره

یکی دیگه تو یه خانواده فقیر

بدون اینکه بفهمیم یه سری رفتارا وراثتی و طبق اتفاقات و رفتارایی که تو بچگی باهامون شده شکل میگیره

شما میتونید تو جامعه به بچه هشت نه ساله ببینید که چون خانوادش با یه سری اعتقادات لجن بهش منتقل شده و فکر میکنه با قرتی بازی و توهین... میتونه کاری کنه بفهونه نظری که داره چیه

یا یه بچه دیگه از اون ماجرا فکر میکنه همه به غیر از اونو خانواده دوستاش بخاطر پوششون قراره برن جهنم و...

یکم بزرگتر میشن

با سوشال مدیا اشنا میشن

یه سری ادم تهی مغز رو میبینن

که فقط یه سری احمق دیگه اینارو معروف کردن

الگو برداریشون شروع میشه

از اون طرف اینا میرن تو یه مدرسه

این سوشال مدیاعه کاری کرده اینا رویا و ارزوشون از یه ادم خفن شدن بشه یه احمق درس نخون شدن که مدام تو کوچه ها ولن

خوش گذرونی رو بجایه توسعه خودشون تو کافه چرخی ودراگ زدن ببینن

بعد مد میشه برن با یه دختر یا پسر دوست بشن

و در اخر ازدواج و بدون مطالعه بچه دار شدن

د دوباره تربیت اشتباه

و این چرخه برای خیلی از افراد داره کار میکنه!

نمیدونم

شاید دید من خیلی بده نسیت به این ماجرا

ولی وقتی با بچه هایه کلاسمون حرف میزنم نا امید میشم

طرف میخواد بره شریف

بعد میگه من به حالم از درس بهم میخوره

اینا اینده کشورن جدی؟

طرف استدلال نمیتومه کنه

فقط منتظره یکی بر خلاف حرفش حرف بزنه تا بپره دعوا کنه

طرف دوساعت زودتر بلند میشه هر روز تا موهاشو حالت بده...

فقط یه چیز منو میترسونه

نکنه منم مثل اینام

نکنه هیچ فرقی ندارم؟

حداقل تلاش میکنم

تا شبیه نباشم

زندگی عجیبه

ولی باحاله

برم فیزیک بخونم

برای امروز بسه

فعلا رفقا

نظری سخنی داشتید حتما بگید

یکتا طهماسبی پور

تلاش یک

چهارشنبه چهاردهم خرداد ۱۴۰۴
23:52

وقتی با داداشم داشتم حرف میزدم برگشت و گقت تو شبیه المپیادیا نیستی

نه حرفشو قبول کردم و نه تکذیب کردم.منتها دلیل خوبی برای برسی شد

برای قدم اول رفتم تو شاززز و از همه المپیادیایه خفن یک سری سوال فروارد کردم

همشون جواب دادن

هر کی خفن تر بود تقریبا بی ادعا تر بود!

توی صحبت هام با این افراد متوجه شدم نیاز به یه منتور دارم

بنابرین به تک تکشون پیشنهاد دادم منتورم بشن

اکثرا علاقه ای نداشتن

یا فکر میکردم تو این کار موفق نیستن!که خب ...

بگذریم

ولی یکی از ایم افراد یکی از افراد دیگه رو معرفی کرد

و اون فرد بدون هیچ سوال اضافه ای پذیرفت!

از بعد امتحانا قراره شروع کنیم

ایم قدم اول بود

قدم دوم مهم تر و سخت تره

برای اون کار الان دیره شاید

نوشتن تلاش دوم زمان و فکر باز میخواد

همین

فعلا

یکتا طهماسبی پور

فقط هستم ولی خستم

چهارشنبه چهاردهم خرداد ۱۴۰۴
19:48

همین والا

هستم

زندم

ولی خیلی خستم

فعلا حداقل

در اینده درست میشه

حقیقت خیلی خوشحالم برای شروع جدید

بیشتر بهتون توضیح میدم حالا

همین

فعلا رفقا

یکتا طهماسبی پور

کم نیار لطفا

سه شنبه ششم خرداد ۱۴۰۴
15:33

ولی بکتا

بخدا میگذره

به جون عزیزت میگذره

یکتا

ابن تموم میشه

میریم سراغ علاقت

میشینیم تحلیل میکنیم کجا رو اشتباه کردیم

درستش میکنیم

همشو درستش میکنیم

این دفعه باهم اصولی میریم جلو

این دفعه میبری

از همین الان بگم بهت

تو لیست مرحله دو اسم مهدیه رو دیدی

اسم نوری رو دیدی

اسم دوستاتو دیدی

نباز خودتو

یکتا

تو هم میتونی

بهت قول میدم

الان کم نیار

سر بلند کن مامان بابا رو

اسیاب به نوبت یکتا خانوم!

سه شنبه ششم خرداد ۱۴۰۴
15:22

تو پانسیونم

قلبم سه هفتس خیلی شدید درد میکنه

نمیدونم

باید برم دکتر شاید

دردش دیگه داره دایمی میشه

فردا امتحان شیمی دارم

میرسونم

امیدوارم

کاش یکی بود بهم بگه نگران نباش

کسی نیست خب

همه استرس خالصا

پریا داستانگو دوست خوبیه

ولی واقعا دلم میخواد یه روزایی بزنم تو دهنش

هیچکس

هیچکس جایه من نیس

هیچکس که وضعیت منو نداره جایه من نظر بده

باید خیلی خوب بشم شیمی رو

شده تا صب میخونم مث سگ

میتونم

بایدیه

زودی تموم میشه

یکتا طهماسبی!دووم بیار

یکشنبه چهارم خرداد ۱۴۰۴
15:47

خب پشیمون شدم

مشخص هم بود

برای همیشه

یکتا طهماسبی

ادما میان و میرن

رهاشون کن و درسشون رو بگیر فقط

تازه دارم میفهمم ما هیچ نیازی به هیچکس نداریم

هم صحبت؟

دوست؟

خودمون کمیم برای خودمون؟

واقعا خوبه اینکه الان دیگه قرار نیس از یه سوراخ مشابه گزیده بشم!

نشونت میدم

شانس خوب عامل پیشرفت زود گذره

سریع فکر نکنید کسی شدید اگه از سر شانس بوده!

همین خدانگه دار

یکتا طهماسبی پور

امتحان دینی/دیشب

پنجشنبه یکم خرداد ۱۴۰۴
6:44

اول از دیشب شروع میکنم

یه روزایی واقعا یه کارایی میکنم که بعدا پشیمونم میکنن

البته فعلا از کار دیروز پشییمون نیستم

ولی قراره بشم

نمیدونم

ولی در مرحله اول قبل از احمقانه تصمیم گیریم میتونم بگم خوش گذشت

به یاد ایام قدیم!

الان خوشحالم

الان یعنی تا ساعت 6:43 دقیقه 1خرداد

10 باید برم مدرسه امتخان دینی دارم...

سو

برم بخونم

موفق باشم

موفق باشید!

  • سلام! اینجا جاییه که خودمو اصولا خالی میکنم و یا خاطره هارو ثبت میکنم شاید یه روز این نوشته ها هم خاطره بشن

  • >

  • شب را در تاریخ شنبه یکم آذر ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • برنامه را در تاریخ جمعه سی ام آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • دوباره را در تاریخ جمعه سی ام آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • بعد از روزها را در تاریخ چهارشنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • حس بد را در تاریخ یکشنبه بیست و پنجم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • 2 تا 2 تا را در تاریخ یکشنبه بیست و پنجم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • بی عدالتی را در تاریخ شنبه بیست و چهارم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • بهم خوردن را در تاریخ جمعه بیست و سوم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • را در تاریخ جمعه بیست و سوم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • را در تاریخ جمعه بیست و سوم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • در مسیر را در تاریخ جمعه بیست و سوم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • آخرین اردو را در تاریخ سه شنبه بیستم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • معلم ریاضی را در تاریخ سه شنبه بیستم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • تایم کم را در تاریخ دوشنبه نوزدهم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • اعتماد به نفس را در تاریخ یکشنبه هجدهم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • 2- را در تاریخ چهارشنبه چهاردهم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • بلاخره را در تاریخ شنبه دهم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • شنبه را در تاریخ جمعه نهم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • سر در گم را در تاریخ جمعه نهم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • رکورد را در تاریخ چهارشنبه هفتم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • نوشتن روز را در تاریخ دوشنبه پنجم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • را در تاریخ دوشنبه پنجم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • قلمه چی؟ را در تاریخ یکشنبه چهارم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • درس را در تاریخ شنبه سوم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • زندگی را در تاریخ شنبه سوم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • مشکل را در تاریخ پنجشنبه یکم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • رد را در تاریخ پنجشنبه یکم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • پول را در تاریخ پنجشنبه یکم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • همینجوری را در تاریخ پنجشنبه یکم آبان ۱۴۰۴ ارسال کرد
  • یه تجربه/یه جمله انگیزشی بگو! را در تاریخ چهارشنبه سی ام مهر ۱۴۰۴ ارسال کرد